پژوهشى در اسراف (8)
پژوهشى در اسراف- 8
بخش دوم: اسراف در اموال عمومی.
حراست از ثروت عمومی.ضروری ترین وظیفه هر اجتماع سالم که خواهان برخورداری از اقتصادی سالم و پررونق باشد، حفاظت و مراقبت جدّی از اموال عمومی و سرمایه های ملی است.(1).
مقصود از (ثروت عمومى) تمامی امکانات و سرمایه های مادّی یک جامعه که خداوند آن را مایه حیات و قوام اجتماع قرار داده است؛ از قبیل دریاها، رودخانه ها و سایر منابع آبی و آبزیان، جنگل ها و مراتع، پرندگان، معادن وسایر منابع ثروت ملّی و بیت المال مردم که اینها در حقیقت سرمایه های اصلی یک ملّت و ضامن بقای آن به حساب می آیند و با تأثیر مستقیمی که برحیات اقتصادی جامعه دارند، حفاظت و استفاده صحیح از آن، اجتماع را به سوی رفاه و غنای مادّی پیش می برد؛ در حالی که کاهش و فرسایش آن، بنیه اقتصادی کشور را سست و آن را به طرف نابودی و اضمحلال خواهد کشاند.
مرحوم علامه طباطبائی - قدس سرّه - در تفسیر آیه شریفه: (وَلاتُؤْتُوا السُّفَهِاءَ أمْولَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیِاماً...)(2) توضیحی دارند که مناسب است به عنوان مقدمه این بخش و همچنین بخش بعدی - که بحث در (اسراف در اموال شخصی دیگران) است - مطرح شود. ایشان می فرماید:.
مقصود از (اموالکم) در آیه شریفه، اموال یتیمان است و اما این که خطاب به اولیای آنها می فرماید: مال های شما، با این عنایت است که مجموع ثروت موجود در جهان متعلّق به مجموعه اهل دنیاست و مصلحت عمومی اجتماع که بر پایه مالکیت شخصی استوار است، اقتضا می کند هر فردی از جامعه مالک جزیی از کلّ مال باشد. پس بر همگان لازم است، توجه داشته باشند که آنها یک مجتمع واحدند و مجموعه ثروت روی زمین برای تمامی آنهاست و برهر یک وظیفه است تا از آن حفاظت و پاسداری نمایند و از این که انسانهای غیرعاقل و بی کفایت مانند کودک و دیوانه بر آن مسلّط شوند و آن را به تباهی بکشند، ممانعت به عمل آورند.(3).
پس از مقدّمه، بحث در این موضوع تحت دو عنوان، دنبال می شود:.
1. اسراف در منابع طبیعی.
خداوند در دل زمین عظیم ترین منابع ثروت را به ودیعت گذارده و به انسانها اجازه و قدرت بهره برداری و تسخیر آن را عنایت فرموده است. قرآن کریم می فرماید:.(هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مِا فی اهَرْضِ جَمیعاً...؛(4).
اوست که تمامی آنچه در درون و روی زمین است برای استفاده شما آفرید.
ولی عالم طبیعت، جهان تقدیر و اندازه است و بی نهایت در آن راه ندارد. در این زمینه قرآن می فرماید:.
اِنّا کُلَّ شَىْءٍ خَلَقْنِاهُ بِقَدَرٍ؛(5).
ما هر چیزی را به اندازه معیّن آفریدیم.
و باز می فرماید:.
وإنْ مِنْ شَىءٍ إى عِنْدَنِا خَزائِنُهُ وَمِا نُنَزِّلُهُ إلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛(6).
چیزی از موجودات نیست مگر این که خزینه های آن در پیش ماست و آن را مگر به اندازه معیّن نازل نمی کنیم.
بر این اساس، منابع و ذخایر زمین نیز بی نهایت و پایان ناپذیر نیست و با مصرف بی رویّه و اسراف گونه آن، به سرعت رو به نقصان خواهد رفت و به زودی به پایان خواهد رسید.
ویلی برانت می گوید:.
اکنون برخلاف چند سال پیش، به راحتی می توان استدلال کرد که منابع زمینی پایان ناپذیر نیستند. با این حال، هم اکنون نیز بسیاری از مردم باور ندارند که اگر همچنان به بهره برداری بی رویّه از این منابع، به ویژه زغال و نفت ادامه بدهیم این منابع تنها تا حدود نیم قرن دیگر دوام خواهند آورد.(7).
آیا تاکنون فکر کرده اید اگر این اخطارها و هشدارها زمانی جامه عمل بپوشد، بشر به چه روزی خواهد افتاد انرژی خورشیدی تا چه اندازه خواهد توانست خلأ ناشی از نبود نفت و فرآورده های نفتی را پر نماید اگر ما اندکی به فکر نسل های آتیه - که کسانی به جز فرزندان ما نیستند - نیز باشیم غیر از رعایت اعتدال در مصرف و حفاظت از منابع و ذخایر طبیعى، راه دیگری خواهیم داشت.
الف) جنگلها.
از سرمایه های بسیار مهم طبیعی بر روی زمین، جنگل ها و مراتع به شمار می روند که اضافه بر تأمین چوب مصرفی در صنعت، ساختمان ها و سوخت، تأثیر اساسی در تصفیه و پالایش هوا و تنظیم گازهای موجود در آن دارند که در این جا به برخی آثار مثبت جنگل ها اشاره می شود:.1. جنگل ها در میزان بارندگی اثر قاطع دارند.
2. هوای محیط را مرطوب و سالم نگه می دارند.
3. اکسیژن برای تنفّس انسان ها تولید می کنند.
4. گازهای سمّی هوا را جذب می کنند.
5. گردوغبار هوا را می گیرند.
6. محیط اطراف خود را ضدّعفونی می کنند.
7.سیل ها و حرکت آنها را کنترل می کنند.
8. آبها را در لایه های خاک و زمین نفوذ می دهند و ذخیره می کنند.
9. از تخریب خاکها جلوگیری می کنند.
10. بادها را کنترل می کنند.
11.خاک را با ریشه های خود، استوار نگه می دارند.
12. از زهدار شدن زمین جلوگیری می کنند.
13. مانع لغزش زمین می شوند.
14. بهمن ها را کنترل می کنند و....(8).
ولی اکنون در اثر کم توجهی بعضی از دولت ها و بهره برداری بی رویّه بعضی تجاوزپیشگان، این منبع مهمّ ثروت صدمات فراوانی را متحمّل شده است. ویلی برانت می گوید:.
بنابر برآورد (فائو)(9) از سال 1960 تاکنون نیمی از جنگل های جهان از بین رفته است و همه ساله چندین میلیون هکتار از جنگل های جهان از بین می روند... پاره ای از دولت های جوامع روبه رشد، خود پیش از دیگران متوجّه مشکل شده اند و (همچون دولت های آفریقای غربى) دست به دامان مردم گشته اند: به محیط زیست خودتان کمک کنید، تا محیط زیست به شما کمک کند.(10).
اکنون به گزارشی از وضعیت جنگلهای شمال ایران توجه کنید:.
به گزارش واحد مرکزی خبر از سارى، از یک میلیون و سیصد هزار هکتار از جنگل های شمال کشور، که در برنامه ریزی های کلان به عنوان قطب تولید چوب محسوب می شود سالانه به طور متوسّط، یک میلیون و پانصد هزار متر مکعب چوب صنعتی و غیرصنعتی به صورت تراورس، الوار، کرده بینه، کاتین و هیزم به ارزش اقتصادی 25 میلیارد ریال استحصال می شود....
در همین گزارش آمده است:.
وسعت جنگل های شمال کشور در بیست سال گذشته از سه میلیون و چهار صد هزار هکتار، به یک میلیون و نهصد هزار هکتار (کاهش یافته... متأسفانه روند سریع استفاده و تخریب منابع جنگلی به نحوی بوده که اقدامات انجام شده در جهت احیا، در مقایسه با روند تخریب و برداشت جنگل بسیار ناچیزاست.(11).
گفتیم سالانه از جنگل های شمال حدود 5/1 میلیون متر مکعب چوب برداشت می شود. دکتر شامخی در مجلّه دانشمند می گوید:.
اما بهره برداری ثبت نشده و غیر رسمی از این جنگل ها به مراتب بیشتر از این مقدار است. واقعیّت این است که جنگل های شمال معاش یک میلیون و شصت و پنج هزار انسان گرد آمده در 165 هزار خانوار را تأمین می کند این عده 4/4 میلیون رأس دام متحرک و نیمه متحرک دارند و 4/1 میلیون دام خانگى، یعنی جمعاً پنج میلیون و 800 هزار واحد دامی دارند که از گیاهان و بیوماس جنگل تغذیه می کنند. افزون بر این سوخت معمول جنگل نشینان و ساکنان حاشیه جنگل ها نیز، در چهار فصل سال چوبی است که از همین جنگل ها و بی هیچ ترتیب و تدبیری بریده می شود. مجموع چوبی که اینان هر سال، از جنگل ها می برند پنج میلیون متر مکعب برآورد شده است... بهره برداری ما از جنگل هایمان استفاده مسالمت جویانه از مواهب طبیعت نیست تاراج مغولان را یادآور است و غارت وحشیان را. در شرایط فعلى، جنگل های شمال، سالانه برداشت یکی - دو میلیون متر مکعب چوب را نمی توانند تحمل کنند در حالی که ما تبر به دست گرفته ایم و هر سال دست کم5/6 میلیون متر مکعب چوب را می بریم، می سوزانیم، یا حدّاقل به ثمن بخس می فروشیم... و این همان تبری است که هر سال 5 میلیون متر مکعب چوب را به طور غیرقانونی از درختان جنگل های شمال می برد...(12).
آقای مهندس (میرسلیم) مشاور تحقیقاتی رئیس جمهور، ضمن دیدار از جنگل های مخروبه شمال کشور این سخنان دریغ انگیز را با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در میان گذاشت که: اگر در بیست سال گذشته از جنگل های چهار میلیون هکتاری شمال کشور بهره برداری صحیح انجام می گرفت، ما اکنون قادر بودیم از همین جنگل ها سودی معادل درآمد نفت کشور، داشته باشیم.(13).
اکنون آیا ادامه این حرکت و بی توجهی به عواقب زیانبار و خسارت آمیز آن در مورد مهم ترین منبع درآمد مادی و معنوی عموم ملّت، رفتاری خیانت آمیز نیست.
ب) منابع آبی.
آب، موهبتی الهی است که کمتر نعمتی با آن برابری و همسانی می کند. آب مایه حیات است و زندگی بدون آن ممکن نیست. قرآن مجید می فرماید:.وَجَعَلْنِا مِنَ الْمِاءِ کُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ؛(14).
تمام موجودات زنده را از آب قرار دادیم.
زندگی انسان نه تنها مستقیماً به آب بستگی دارد؛ بلکه کلیّه فرآورده های گوشتی و نباتی که مأکولات او را تشکیل می دهند، بدان وابسته است. همچنین آفت ها و مزاحمین سلامت انسان توسط آب از محیط زندگی او دور و حیات او از مخاطره هجوم امراض ایمنی می یابد. امام صادق(علیه السّلام)زمانی که نام مبارک پیامبر در حضورشان برده شد، عرض کرد:.
پروردگارا تو می دانی که رسولت در نزد ما از پدران و مادران و خویشاوندان و آب سرد و گوارا محبوبتر است.(15).
در این حدیث، حضرت صادق(علیه السّلام)برای نشان دادن شدّت علاقه خود به نبی گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در بین نعمت های مصرفی بی شمار الهى، نعمتی بالاتر از آب پیدا نمی کند تا عشق خویش و اهل بیت عصمت ه را بدان حضرت، بالاتر از آن معرفی نماید و این انتخاب اصلح، متضمّن یک تناسب نیز هست؛ زیرا همان گونه که آب برای حیات جسمی و طبیعی انسان است رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز، روح معنوی و حیات جاودانی به بشر می بخشد.(16).
بدیهی است با توجّه به این که منابع تأمین آب و به ویژه آب آشامیدنى، محدود و همه ساله در خطر کاهش و کمبود است، زیاده روی در مصرف و به هدر دادن آن، نتایج زیانباری در سرنوشت بشر به جای خواهد گذاشت! ویلی برانت می نویسد:.
در اواخر سال 1984 یکی از مؤسّسات پژوهشی خصوصی آمریکا هشدار داد که اگر هدر دادن منابع آب همچنان ادامه یابد، جهان دهه آینده با بحران آب شدیدی روبه رو خواهد شد... بنا به برآوردهای سازمان ملل متّحد هم اکنون نیمی از مردم جهان سوم به آب آشامیدنی تازه و گوارا دسترسی ندارند و همه ساله حدود بیست میلیون نفر بر شمار این افراد افزوده می شود.(17).
همگان شاهد بودیم که در اواخر پاییز سال 70 با توجه به کمبود بارانهای پاییزی سازمان آب تهران به طور مکرّر اعلام کرد که اگر در مصرف آب صرفه جویی نشود، آب تهران جیره بندی خواهد شد، و حتّی در بعضی مناطق، قطع آب را به دنبال خواهد داشت.
گفته می شود در انگلستان قیمت یک لیتر آب از همان مقدار نفت بیشتر است و این در حالی است که بنا به برآورد کارشناسان، متوسّط مصرف سرانه آب تهران در سال 1369 روزانه 225 لیتر و این میزان در سال 1350، 150 لیتر بوده است.
حال با توجه به برآورد یاد شده، واقعاً این افزایش مصرف از چه مسائلی حکایت می کند و آیا این نشان دهنده رشد فرهنگ مصرف است یا تنزّل آن.
خواهید گفت: بالا رفتن میانگین مصرف آب نمایانگر ارتقای سطح بهداشت در جامعه و رعایت آن ازسوی مردم است. در صورتی که همگان می دانیم، بهداشت کامل از زیاده روی در مصرف آب نیست؛ بلکه ناشی از استفاده به جای آن است. و به اعتقاد ما مصرف مفید آب، بسیار کمتر از کل مصرف آن است و اگر احتیاط و دقت کافی در مصرف این نعمت بی همتای الهی از سوی مردم به عمل آید و به جا از آن بهره برداری شود، پس از مدتی هم شاهد کاهش چشمگیر میزان سرانه مصرف خواهیم بود و هم بهداشت در بهترین سطح خود رعایت خواهد گردید.
در حالات امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - نقل شده که ایشان در فاصله های بین اعمال وضو، شیرآب را باز نگه نمی داشتند و نیز در روایات، حضرات معصومین (علیهم السّلام) اسراف آب در وضو و نیز دور ریختن اضافه آب آشامیدنی را تقبیح و از آن نکوهش به عمل آورده اند که در بخش پیش نمونه آن ذکر شد.
ج) نفت و گاز.
نفت، مهم ترین منبع تأمین انرژی در جهان معاصر است. گذشته از آن به جهت فرآورده های بی شمار حاصله از آن در زمینه های گوناگون، نقش اساسی و بی همتا در بهبود زندگی و رفاه انسان دارد و به همین خاطر از آن به عنوان (طلای سیاه) یاد می شود.منابع نفتى، گرچه در سطح دنیا و در نقاط مختلف زمین پراکنده است؛ به لطف الهی کشورهای اسلامی از این نظر از غنا و بقای بیشتری برخوردارند و منابع دیگران به پایان خود نزدیک تر از آنهاست.
مسلمین، با توجه به نیاز مبرم دنیای استکبار به این کالای ارزشمند و با در دست داشتن این سرمایه هنگفت، قادرند به اهداف سیاسی و اقتصادی عظیمی دست یابند و استقلال و رهایی از چنگال سلطه گران و عزّت اسلامی را برای خویش به ارمغان آورند.
مدتی است محافل جهانی با حساسیّت، متوجه این موضوعند که منابع و ذخایر نفتی رو به پایان است و اگر این روند مصرف بی رویّه ادامه پیدا کند، بشر در مدّت کوتاهی این سرمایه عظیم را از دست داده، به عواقب سخت آن دچار خواهد شد.
اکنون که به شکر الهى، انقلاب اسلامی در ایران تحقق یافته و اسراف و تبذیرهای بی شمار و حاتم بخشی های طاغوت به قدرت های خارجی در نفت و گاز و غیر آن به پایان رسیده است، این سرمایه بزرگ ملّت ایران ده ها سال بر عمرش افزوده گشته و مرحله پایانی آن سال های متمادی به تأخیر افتاده است؛ ولی باید توجه داشت به خصوص در این زمان که به برکت انقلاب، گاز رسانی به نقاط مختلف کشور گسترش یافته، نفت و گاز این سرمایه بزرگ، امانتی الهی در دست ماست که وظیفه نگهبانی و ردّ آن به نسل های آتیه بر عهده دولت و ملّت است و حراست از آن تکلیف الهی و فرمان خداوند است. قرآن کریم می فرماید:.
إنَّ اللّه یَأْمُرُکُمْ أنْ تُؤَدُّوا اهَمِانِاتِ إِلی أهْلِها...؛(18).
خداوند به شما فرمان می دهد تا امانت ها را سالم به اهل آن بسپارید.
حفاظت از آن جز با احتیاط و مراقبت کامل در مصرف، امکان پذیر نخواهد بود و در نتیجه همین صرفه جویی است که فرزندان و اعقاب این ملّت نیز، فرصت استفاده و برخورداری از آن را پیدا خواهند نمود.
د) سایر موارد.
بحث در حراست از منابع طبیعی منحصر به آنچه گفته شد نیست؛ بلکه موارد بسیاری را در بر می گیرد: حفاظت از دریا، رودخانه ها، حیوانات آبزى، زمین های مرغوب برای کشت، مراتع و مناظر سبز، پرندگان و حتّی هوا که ضروری ترین وسیله حیات و بقای بشر است از آن قبیل است.آیا به راستی آلوده کردن هوا با ماشین ها و وسایل دودزا و غیر آن و از بین بردن گازهای مفید و حیاتی آن و پرکردن هوا از گازهای سمّی - که چه بسا جان عدّه ای را نیز به مخاطره اندازد - اسراف و تجاوز از حد در استفاده از این نعمت بزرگ الهی نیست!.
می گویند شهر تهران اوّلین یا دومین شهر آلوده جهان است و بسیاری اوقات، وزارت بهداشت برای بیماران ریوی و قلبی اعلام خطر می کند. در این شرایط آلوده کردن هوا از روی بی توجّهی تجاوز و اضرار به دیگران است و با مبانی اسلامی و انسانی سازگار نیست.
2. اسراف در بیت المال.
از زشت ترین و معصیت بارترین جلوه های اسراف، زیاده روی و تضییع در بیت المال مسلمین است. قبل از هر چیز، شما را به مطالعه سخنان امیرالمؤمنین(علیه السّلام)در نامه ای خطاب به یکی از کارگزاران خود دعوت می کنیم:.تو در این مالیاتی که می گیری حقّ معینی داری و با فقرا و مستمندان شریک هستى. ما حقّ تو را خواهیم داد و تو نیز حقّ آنان را بپرداز و اگر چنین نکنی از کسانی به شمارخواهی رفت که بیشترین دشمن را در قیامت داراست و وای بر کسی که دشمن او در نزد خداوند فقیران و نیازمندان و درخواست کننده ها و پس خوردگان از حقوق خویش و ضرر دیده ها و در راه مانده ها باشند. و آن کس که امانت را کوچک شمرد و تن به خیانت دهد و جان و دین خود را از آن پاک نگه ندارد، خویش را در مذلّت و بیچارگی دنیا گرفتار ساخته و خواری شدیرتر و سخت تر آخرت، در انتظار اوست. همانا بزرگ ترین خیانت،خیانت به امّت و زشت ترین ناخالصی ها، ناخالصی پیشوایان و کارگزاران امور است.(19).
حفاظت از اموال عمومی و بیت المال، نشانه فرهنگ بالا و تعهّد ملّت است و بر عکس عدم رعایت و بی توجهی به مسائل حفاظتی و نگهداری اموال بیت المال و یا استفاده شخصی از آن، علامت عدم تعهّد و رشد لازم است.
جامعه رشید و پیشرو، معمولاً در موضوع حفاظت از بیت المال - حتی بیشتر از اموال شخصی - از خود حساسیّت و دقّت نشان می دهد و بدان پایبند است؛ به ویژه در جامعه انقلابی ما این یک وظیفه ای است که همگان در قبال آن مسؤولیم؛ نخست بر دولت اسلامی است که با وضع قوانین شدید و تعهّدات محکم و نظارت دقیق از فرسایش بیت المال جلوگیری نماید و از تضییع آن به دست عدّه ای ناآگاه و بی مسؤولیت جلوگیری به عمل آورد. و این هیچ گاه به معنی سخت گیری و محدودیّت در استفاده صحیح و به موقع از وسایل بیت المال نیست؛ بلکه تضمینی در راستای حفاظت و نگهداری حریم بیت المال از دستبرد خاینان و جاهلان محسوب می شود. ولی پایه و اساس تمام طرح ها و برنامه ها در این خصوص، آگاهی و توجه هر چه بیشتر عموم مردم؛ به ویژه کارمندان ادارات و نهادها به این مسأله است. جامعه باید بپذیرد که بی توجّهی به اموال عمومی و بیت المال عملی ضدّ اسلامی و ملّی و مخالف با معیارهای حکومت علوی است و از همین رو عملی ضدّ انقلابی است و تناسبی با سازمان ها و نهادهای انقلابی و دولتی ندارد.
به طور مثال، وقتی وسیله نقلیه ای به عنوان ملک شخصی در اختیار فردی قرار می گیرد، حدّاکثر استفاده در طولانی ترین مدّت قابلیّت کارى، از آن می شود و حتّی پس از سال های دراز، باز هم با قیمتی مناسب دربازار به فروش می رسد؛ ولی چرا همین وسیله نقلیه اگر در خدمت مؤسسه ای دولتی باشد در مدّتی کوتاه فرسوده و از بهره برداری خارج می شود و چرا باید وسایل و لوازم مورد نیاز این گونه مؤسّسه ها در کمترین مدّت فرسوده شوند و مسؤولان آن مرتّب تقاضای ابزار جدید بنمایند.
اسراف در بیت المال ممکن است از جهت اتلاف و تبذیر باشد، همچنان که ممکن است از نظر تجاوز در بهره برداری از آن از حدّ عرفی و موقعیّت اجتماعی باشد.
به عنوان مثال، رئیس یک اداره، برای دفتر کار خود وسایلی نیاز دارد که بنابر موقعیّت و حجم کار خود، حدّ خاصّی برای آن مقرّر شده است که خروج از این حدّ و فراهم کردن محیطی تشریفاتی و لوکس اضافه بر حدّ لازم از بیت المال، نوعی اسراف و خیانت در اموال عمومی محسوب می شود.
همچنین مخارج تشریفات کنفرانس ها و سمینارهایی که به مناسبت های مختلف در گوشه و کنار کشور برگزار می شود حدّ معیّن و مقبولی دارد که چنانچه از آن بگذرد و این گونه محافل آلوده به اسراف و تبذیر شوند اضافه بر این که موجبات بدبینی مردم فراهم خواهد شد، غضب الهی نیز در پی آن خواهد بود و این دو، این گونه نشست ها را از دستیابی کامل به اهداف خود دور خواهد کرد.
فاحش ترین نوع اسراف در اموال عمومی و بیت المال مسلمین، استفاده از آن در راه گناه، تفرقه، تهمت، سودجویی و افشاگری های مخرّب است که باید از آن به خدای بزرگ پناه برد.
پینوشتها:
1. نساء (4) آیه 5.
2. نساء (4) آیه 5.
3. المیزان، ج4، ص182.
4. بقره (2) آیه 29.
5. قمر (54) آیه 49.
6. حجر (15) آیه 21.
7. جهان مسلح، جهان گرسنه، ص135.
8. مجله دانشمند، سال 27، شماره 10، ص37 و 38.
9. سازمان خوار و بار و کشاورزی جهانى.
10. جهان مسلح، جهان گرسنه، ص137.
11. روزنامه رسالت، 21 دیماه 1368. ص11.
12. مجله دانشمند، سال 27، شماره 10، ص38 و 40؛ از سخنان دکتر شامخى، استاد دانشکده منابع طبیعی کرج.
13. همان، ص37.
14. انبیاء(21) آیه 30.
15. سفینة البحار، ج2، ص559.
16. یِا اَیُّها الَّذینَ امَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ ولِلرَّسُولِ إِذا دَعِاکُمْ لِمِا یُحْییکُم...؛ ای مؤمنین اجابت کنید خدا و رسول را وقتی دعوت کند شما را به چیزی که زنده می کند شما را. (انفال (8) آیه 24).
17. جهان مسلح، جهان گرسنه، ص139.
18. نساء (4)، آیه 58.
19. نهج البلاغة، تحقیق صبحی صالح، نامه 26.
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}